جدول جو
جدول جو

معنی ابوزبید طائی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوزبید طائی(اَ زُ بَ)
طائی حرمله بن منذر بن معدیکرب. شاگر مخضرمی. او کیش نصرانی داشت و عمری طویل یافت، گویند زیاده از صد سال بزیست. و از او نوادر حکایات بسیار آورده اند. و غالب اشعار او وصف شیر است، چه یک بار در بیابان شیری دیده و از او بهراسیده بود و از آنرو پیوسته رعب این سبع در مخیلۀ او مصور و در گفته های او مؤثر گردیده است. رجوع به حرمله... شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ سَ)
طائی. یکی از سرکردگان سپاه یمین الدوله محمود بن سبکتکین غزنویست. آنگاه که ابوالفوارس بر برادر خود سلطان الدّوله ابوشجاع بن بهاءالدوله قیام کرد و در جنگ با سلطان الدوله مغلوب شد در غزنه بیمین الدوله محمود پناهید. سلطان محمود سپاهی بقیادت ابوسعید طائی مصحوب ابوالفوارس بجانب فارس و کرمان فرستاد. رجوع به حبط ج 1 ص 353 شود
لغت نامه دهخدا